سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داستان کوتاه پارسی
 

سه مسافر بودند که هر روز مسیری طولانی را پیاده طی می کردند. آن ها از دامنه های کوه حرکت می کردند و پس از طی مسیری چند کیلومتری خود را به مزرعه های دوردست در دل بیابان می رساندند. این سه مسافر یار و یاور هم بودند و مانند سه نفر که دست در دست هم نهاده باشند به موازات یکدیگر در جریان بودند. رد پایشان به شکل حلقه های نزدیک به هم هویدا بود. در طول عمر درازشان زندگی آرامی را گذرانده بودند و حادثه ی خاصی برایشان پیش نیامده بود. تا این که یک روز صبح وقتی که خورشید خانم تازه از خواب بیدار شده بود صدای ناآشنایی را در بین خود احساس کردند. مسافر اولی کمی چشمانش را مالید و گفت:" شما هم این صدا را می شنوید؟ این صدای وحشتناک را می شنوید؟" وسطی مکثی کرد و پاسخ داد:" بله، می شنوم. خدا کند زلزله نباشد که ساختار ما را به هم می ریزد." سومی فریادی کشید و گفت:" هیولا، وای خدای من یک هیولا به زمین حمله کرده!" 

 هیولای مورد نظر بین مسافر سومی و وسطی جای گرفته بود و یک موجود عجیب گردن درازی بود. گردن این موجود خیلی از زرافه درازتر می نمود و دندان دراز و شاخ مانندش به وسیله ی یک رشته ی محکم از گردنش آویزان بود. هیولا دندانش را در زمین فرو می کرد و بیرون می آورد. شاید از این کارش لذت می برد. مسافر اولی پرسید:" آهای غریبه! تو کیستی؟ و این جا به دنبال چه هستی؟"‌ هیولای جواب داد:" من ماشین حفاری ام. در این جا چاه عمیق حفر می کنم." وسطی که خیلی عصبانی به نظر می رسید، داد زد:" مگه کوری؟ مگه ما سه نفرُ نمی بینی؟ پس ما این جا چه کاره ایم؟" سومی هم حرف اونُ تأیید کرد:"‌آره، پس ما چه کاره ایم؟ کار ما از صُب تا شب این جا چیه؟ ما که این همه مسافتُ هرروز به عشق مزرعه ها طی می کنیم. اون وقت تو اومدی این جا چیکار؟" ماشین حفاری نتوانست خنده اش را نگه دارد. او می خندید و سه مسافر با تعجب به او نگاه می کردند. وقتی خنده های نیشدارش تمام شد گفت:" شما قنات ها خیلی بی خاصیت هستین. من این جا یک چاه حفر می کنم که حریف سه تایی تون می شه."‌ قنات اولی پاسخ داد:"‌بله، ما هم اینُ می دونیم. شما چاهی حفر می کنین که سفره های آب زیر زمینی رُ روز به روز پایین تر می بره. قنات هارُ خشک می کنه. تازه افتخار هم می کنین." ماشین حفاری که دندان حفاریش را بالا می کشید، گفت:" شما ها یه مُشت عقب مانده ی بیچاره این. شماها مخالف نوآوری، فناوری جدید و صنعت هستین. هزاران سال گذشت و شما قنات ها هنوز هم همون که بودین هستین. شما دارین در جا می زنین. از طرفی اجازه ی ورود علوم جدیدُ هم نمی دین. ولی شما در برابر این طوفان عظیم پیشرفت علوم نمی تونین مقاومت کنین. در آینده که جمعیت زیاد بشه، شما نمی تونین نیازهای غذایی مردمُ برآورده کنین. شما فقط به درد گوشه ی موزه ها و پُر کردن صفحات کتاب ها می خورین. شما یک افسانه ای بیش نیسین. افسانه ای که .... . " قنات دومی دیگر تحملش تمام شده بود و اجازه نداد که ماشین حفاری از این بیشتر ادامه دهد:" خوبه، خوبه، خجالت هم خوب چیزیه آقای نوآور. شما با علوم جدید و نوآوری هاتون دنیارُ نابود کردین و هنوز هم خوشحالین و افتخار می کنین؟ قوانین طبیعتُ برهم می زنین باز هم افتخار می کنین؟ هزاران سال آبرسانی کردیم. مزرعه ها رُ سیراب کردیم ولی یک بار نظم طبیعتُ بر هم نزدیم. همیشه هم مورد احترام مردم و کشاورزان بودیم.چقدر مارُ تحویل می گرفتند! چقدر به ما می رسیدند! همیشه ما رُ لایروبی می کردند. مدام به ما سر می زدند.خیلی واسه شون باارزش و عزیز بودیم.واسه شون قداست خاصی داشتیم.حالا شما در عرض چند ده سال ریشه ی قناتها رُ می زنین. قناتهارُ خشک می کنین. روستا نشنیان و کویر نشینانُ آواره می کنین. هیچ فکر کردین که تا حالا چند تا روستا به خاطر خشک شدن قناتشون آواره و دربه در شدند. حرص و طمع شما میراث چند هزار ساله ی مارُ به باد فنا داده. وای بر شما منفعت طلبان و سودجویان. بلائی که امروز بر سر ما می آورید مطمئن باشید سر خودتون هم میاد. یه روزی هم میشه که آب های زیر زمینُ بخشکانید و طبیعتُ از تشنگی بکشید. وای بر شما." دو قنات دیگر هم حرف های او را تأیید کردند و یک صدا گفتند:"‌وای بر شما."

ماشین حفاری دیگر حرفی نزد و به کارش ادامه داد. او روزها و شب ها کار می کرد و دل زمین را می کند. قنات ها هم به آبرسانی خود مشغول بودند. بالاخره یک روز کار ماشین حفاری هم به پایان رسید و آب پرُفشاری را از دل زمین تحویل مزرعه های جدید داد. قنات ها هم روز به روز آبشان کم می شد و هر روز شاهد مرگ تدریجی خودشان بودند. حالا  از آن قنات های پُرتلاش و ساقی های بی منت فقط حلقه های مرده ای روی زمین باقی مانده و دهان خشک و مسیر تشنه ای در زیر زمین.

سنخواست 1392/4/17


[ سه شنبه 92/4/18 ] [ 1:57 صبح ] [ سانیار امینی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 110405